لوزی

تاثیر سطح آموزش روی درک شنیداری از میزان چرخش توپ
توسط تیم تولید محتوای لوزی | j۱۵ jدسامبر j۲۰۲۰

تاثیر سطح آموزش روی درک شنیداری از میزان چرخش توپ

چکیده

تعیین مسیر و چرخش توپ با سرعت و دقت، برای عملکرد خوب در تنیس روی میز اهمیت به سزایی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی توانایی بازیکنان تنیس روی میز که از نظر تجربه و آموزش در سطوح مختلفی قرار دارند، است تا بتوانند میزان چرخش توپ را از صدای ایجاد شده در زمان برخورد راکت با توپ، تعیین کنند. چهار نوع از صداهای تماسی فورهند که در آزمایشگاه جمع آوری شده عبارتند از: پیچ سرعتی (چرخش دادن به توپ در جهت جلو با سرعت ۱۴۰ دور بر ثانیه)؛ پیچ متوسط (۱۰۵ دور بر ثانیه)؛ پیچ آهسته (۸۴ دور بر ثانیه)؛ و ضربه تخت (کمتر از ۶۰ دور بر ثانیه). سی و چهار بازیکن تنیس روی میز از زن و مرد (۲۴ مرد و ۱۰ زن) سنین ۴۰-۱۸، به صداها گوش دادند و سعی کردند تا میزان چرخش توپ را تعیین کنند. نتایج نشان داد که در ۹/۵۰ % موارد، بازیکنان تنیس روی میز قادر به تعیین پیچ توپ بودند و تعداد جواب های صحیح مشاهده شده (۲/۱۰) به میزان چشمگیری بالاتر از (۴/۲۷۰ X2=، ۰۵/۰ > p) تعداد جواب های صحیحی بود که از روی شانس اتفاق افتادند. از سوی دیگر، نتایج هیچ ارتباطی بین سطح تجربه یا آموزش و درک شنیداری پیچ توپ نشان نداد. این موضوع نشان می دهد که اطلاعات شنیداری با تعیین مقدار پیچ توپ مرتبط است. از سوی دیگر، حاکی از آن است که در تنیس روی میز، سطح آموزش با درک شنیداری چرخش توپ مداخله ای ندارد.


مقدمه

تنیس روی میز یک ورزش راکتی با طبیعت متناوب است که نیاز به سرعت بالا در ایجاد پاسخ های محرک دارد[۱]. در طول یک مسابقه، توپ می تواند به سرعت هایی تا حدود ۴۴ متر بر ثانیه، با چرخش هایی تا ۱۵۱ چرخش بر ثانیه (r/s) برسد[۲]. علاوه بر اینکه این ورزش به عنوان یکی از پرسرعت ترین ورزش ها در نظر گرفته می شود، پیچیده نیز می باشد؛ چراکه امکان حمله های مختلف، ترکیب سرعت، جهت و چرخش را فراهم می کند. پیچ های توپ به بالا، به پایین و به کنار، چرخش های پایه ای می باشند و ترکیب آنها می تواند صدها چرخش مختلف تولید کند که پیچیدگی کار را به شدت افزایش می دهد.

به همین دلیل، آگاهی قبلی از مسیر و پیچ توپ می تواند زمان بیشتری را جهت انتخاب مناسبترین پاسخ فراهم کند که خود موجب بهبود عملکرد در حرکت بعدی می شود. در طول سالها، مربیان و افراد حرفه ای این ورزش، به دنبال راههایی برای آموزش ورزشکاران خود بودند که بتوانند مسیر توپ را پیشبینی کنند[۳].

لیو نشان داد که بیشترین رخداد خطاها در یک مسابقه تنیس روی میز به دلیل مشکل بازیکن در تعیین مقدار پیچ توپ بوده است. نویسنده پیشنهاد کرد که به دلیل تک رنگ بودن توپ، تعیین سرعت چرخش توپ به وسیله سیستم دیداری به تنهایی، خیلی مشکل بود. این مشکل در سرعت بالا و تعداد زیاد ترکیبات چرخش استفاده شده بر روی توپ در طی ضربه، بیشتر می شود[۴] که باعث می شود زمان بسیار کوتاهی برای بازیکن فراهم کند تا بتواند میزان چرخش اعمال شده توسط رقیب را تعیین کرده و پاسخ محرکه صحیحی بدهد . بنابراین، درک پیشین از محرک (چرخش توپ و غیره) می تواند در ایجاد زمان بیشتر برای انتخاب مناسبترین پاسخ کمک کند.


به این معنی که در نظر گرفتن پاسخ محرک بعد از یک تحریک شنیداری به نظر می رسد که سریعتر از یک تحریک دیداری باشد، توانایی بازیکن تنیس روی میز جهت تعیین چرخش توپ از طریق صدای تماس توپ با راکت می تواند شانس یک پاسخ بهینه را بالا ببرد. شلتون و کومار زمان واکنش ساده را در وضعیتهایی با محرک های شنیداری و دیداری ارزیابی کردند و متوجه شدند که پاسخ محرک شنیداری ۴۷ میلی ثانیه سریع تر بود. در تایید این اطلاعات، تامسون و همکاران فهمیدند که میانگین زمان پاسخ به محرک دیداری تقریبا ۲۰۰-۱۸۰ میلی ثانیه بود، در حالی که برای تحریک شنیداری، حدود ۱۶۰-۱۴۰ میلی ثانیه بود. نویسندگان توضیح دادند که هرچه تحریک سریعتر به کورتکس محرک برسد، زمان واکنش به تحریک سریع تر می شود. گفته شده است که به نظر می رسد که تحریک شنیداری سریع تر از تحریک دیداری، به کورتکس محرک می رسد، بنابراین زمان واکنش شنیداری سریعتر از زمان واکنش دیداری خواهد بود. بر اساس این داده ها، منطقی است که فرض شود درک شنیداری می تواند برای القای پاسخ های سریعتر در تنیس روی میز استفاده شود. در حقیقت، بازیکنان حرفه ای تنیس روی میز به نظر از صدای برخورد توپ با راکت به عنوان نشانگری از چرخش سرعت توپ استفاده می کنند[۵]. بیشوف و همکاران آزمایشی انجام دادند که در آن از شرکت کننده درخواست شد تا جهت پرواز توپ را با استفاده از یک ثبت کننده ویدئویی که از یک سرویس تنیس روی میز گرفته شده، چه با اطلاعات شنیداری و چه بدون آن، بیان کند. نتایج نشان داد که درصد پیشبینی های صحیح، زمانی که تنها داده های دیداری داده شد، ۲/۷۲ % بود و زمانی که همراه با داده های شنیداری بود، ۷۵% بود.


مطابق با یافته های قبلی، اطلاعات شنیداری نقش مهمی در درک و عملکرد در تنیس روی میز دارد[۵]. به علاوه، سطح آموزش و تجربه فاکتورهایی هستند که بر روی عملکرد تاثیر دارد. بعضی از مطالعات، تاثیرات سطح تجربه بازیکن (حرفه ای در برابر متوسط) را بر روی آنالیز جنبشی حرکت اندام فوقانی (تنه، شانه، آرنچ، ساعد و سرعت زاویه ای مچ) بررسی کرده اند و گزارش دادند که بازیکنان حرفه ای (زمان تمرین حدود ۱۱ سال) نتایج بهتری از بازیکنان متوسط (زمان تمرین حدود ۷ سال) ارائه می دهند[۶], [۷]. با این حال، ارتباط بین سطح آموزش/تجربه در تنیس روی میز و توانایی درک بازیکنان تنیس روی میز همچنان ناشناخته است به خصوص زمانی که درک محرک شنیداری در نظر گرفته می شود. علاوه بر این، اینکه آیا داده های شنیداری وقتی از داده های دیداری جدا می شوند، برای نشان دادن چرخش توپ کفایت می کنند یا خیر، هنوز روشن نیست. بنابراین، تعدادی از سوالات مربوط به درک بازیکنان تنیس روی میز همچنان نیاز است که پاسخ داده شوند. آیا این ممکن است که میزان چرخش توپ تنها با استفاده از صدای ایجاد شده از برخورد توپ با راکت مشخص شود؟ آیا این ادراک شنوایی در بازیکنی که تجربه بیشتری دارد، دقیق تر است؟ به دنبال روشن شدن این مطالب، هدف از این تحقیق بررسی توانایی بازیکنان تنیس روی میز با سطوح مختلف آموزش/تجربه، به منظور تشخیص میزان چرخش توپ از صدای ایجاد شده در اثر برخورد توپ با راکت می باشد. ما فرض کردیم که بازیکنان تنیس روی میز توانایی تشخیص میزان چرخش توپ را بر اساس درک شنیداری دارند و اینکه ورزشکاران با تجربه بیشتر، درک بهتری در مقایسه با افراد با تجربه کمتر دارند.


مواد و روش ها:

شرکت کنندگان

این مطالعه شامل ۳۴ بازیکن تنیس روی میز از مرد و زن (۲۴ مرد و ۱۰ زن) با میانگین سنی ۳۷/۱۰ ± ۰۰/۲۷ و ۷۷/۳ ± ۳۰/۲۲ سال، میانگین وزن بدن ۲۴/۱۸ ± ۲۵/۷۸ کیلوگرم و ۶۹/۳ ± ۵۰/۵۴ کیلوگرم، میانگین قد ۰۸/۰ ± ۷۵/۱ متر و ۰۲/۰ ± ۶۰/۱ متر و تجربه آموزش ۱۶/۵ ± ۰۰/۹ و ۲۰/۶ ± ۲۰/۱۱ سال تمرین به ترتیب برای مردان و زنان بود. برای شرکت در این مطالعه، از داوطلبان درخواست شد تا بدون وقفه برای مدت حداقل دو سال به طور مداوم تمرین تنیس روی میز داشته باشند. معیارهای خروج عبارت بودند از: حضور هرگونه اختلال عملکردی که درک صدا را محدود کند یا مشکلات سلامتی که با آزمون مداخله داشته باشد. بازیکنان تنیس روی میز برای شرکت در مطالعه به صورت فردی به جام قهرمانی تنیس روی میز آمریکای جنوبی سال ۲۰۱۴ دعوت شدند. بعد از امضای فرم رضایت نامه ای که در آن زمان به وسیله کمیته اخلاق دانشگاه سائوپائولو تایید شده بود (پروتکل شماره ۱.۰۵۵.۶۷۱)، شرکت کنندگان یک فرم ارزیابی که حاوی سوالاتی درباره شرکت آنها در آموزش تنیس روی میز ( از جمله تعداد سالهای آموزش، ساعات هفتگی آموزش، تعداد مسابقاتی که در هر سال شرکت کردند) بود را پر کرده و اطلاعاتی درمورد فرآیندهای مطالعه به آنها داده شد. به طور متوسط، شرکت کنندگان ۵.۵ ± ۹.۶ سال تمرین، ۶.۸ ± ۱۵.۸ ساعات آموزش هفتگی و ۵.۲ ± ۱۰.۳ مسابقه در هر سال، ارائه دادند.


روش ها

طبقه بندی شرکت کنندگان

نمونه بر اساس سن، جنس و سطح آموزش/ تجربه تنیس روی میز به گروه های مختلفی تقسیم شد. گروه ها مطابق با معیارهای زیر تعریف شدند: سالهای تمرین (کمتر از ۹/۹ یا بیشتر یا مساوی ۱۰ سال)؛ ساعات آموزش هفتگی (کمتر از ۹/۱۵ یا بیشتر یا مساوی ۱۶ ساعت در هفته)؛ سن ( کمتر از ۹/۲۰ یا بیشتر یا مساوی ۲۱ سال) و جنس (زن و مرد). مقادیر استفاده شده جهت طبقه بندی کردن شرکت کنندگان بر اساس مطالعه اریکسون و همکاران بود که پیشنهاد کردند که برای هر ورزشکار که با تجربه به حساب می آید، بیشتر از ۱۰ سال تمرین و عملکرد آموزشی بالای ۷۰۰ ساعت آموزش در سال (تقریبا ۱۵ ساعت در هفته) لازم بود[۸].


استخراج فایل های صوتی هر نوع چرخش

صدای هر نوع چرخش در محیط آزمایشگاه ثبت شد. با این هدف، به یک ورزشکار حرفه ای تنیس روی میز آموزش داده می شود تا ضربه های فورهندی با یک پیچ به سمت جلو (تاپ اسپین)، با سرعت های مشابه، اما با مقادیر مختلف پیچ (سرعتی، متوسط، آهسته و بدون پیچ) انجام دهد. توپ ها به طور دستی با سرعت تقریبی ۵/۵ میلی ثانیه به سمت بازیکن حرفه ای تنیس روی میز انداخته شد. در کل، بازیکن تنیس روی میز ۸۰ ضربه زد با هدف اینکه ۲۰ ضربه با پیچ شدید باشد. صداهای ضربات به وسیله یک ثبت کننده صدا ضبط شد (Roland model R-26, Shinmiyakoda, Japan) و دو میکروفون (Superlux model S241/U3, China)به صورت استراتژیکی در مناسب ترین محل ها قرار گرفتند تا صدا را در نزدیکترین حالت ممکن به صدای واقعی ضبط کنند.


به طور همزمان با استخراج صدا، تصاویر چرخش های توپ به وسیله دو دوربین ویدیویی (EX FH25, CASIO, Tokyo, Japan) که در فرکانس ۴۲۰ هرتز تنظیم شده بود، ثبت شد(سرعت بالا، رزولوشن ۲۲۴ × ۱۶۸ پیکسل). نیمی از توپ برای نشان دادن ساده چرخش توپ، به رنگ قرمز رنگ شد. آنالیز جنبشی توپ با استفاده از سیستم DVIDEOW انجام شد (FIGUEROA 2003). سرعت به وسیله ویدیو گرامتری در سه بعد محاسبه شد. چرخش، توسط تقسیم تعداد فریم های لازم برای چرخش کامل توپ با فرکانس عکس گرفتن (۴۲۰ هرتز) محاسبه شد. به منظور ارزیابی اطمینان از صحت اندازه گیری چرخش توپ، خطای استاندارد اندازه گیری (SEM) به وسیله معادلات زیر محاسبه شد:

۲۰ آنالیز چرخش توپ و SEM برابر با ۵۴/۱ چرخش بر ثانیه بود. برای هر دو محاسبه، اولین فریم بعد از تماس توپ با راکت که در آن نیمه قرمز توپ نشان داده شد، به عنوان لحظه اولیه در نظر گرفته شد[۹]. از آنالیز جنبشی، ما چهار مورد را با عناوین زیر انتخاب کردیم: پیچ سرعتی (توپ با سرعت تقریبی ۱۴۰ دور بر ثانیه می چرخد)؛ پیچ متوسط (توپ با سرعت تقریبی ۱۰۵ دور بر ثانیه می چرخد)؛ پیچ آهسته (توپ با سرعت تقریبی ۸۴ دور بر ثانیه می چرخد)؛ ضربه سطحی (توپ با سرعت تقریبی ۶۰ دور بر ثانیه می چرخد). سرعت متوسط برای چهار نوع پیچ بین ۶/۱۳ متر بر ثانیه و ۴/۱۴ متر بر ثانیه بود. توپ ها با سرعت های مشابهی در یک تلاش انتخاب شد تا اطمینان حاصل شود که اختلافات ممکن در صداهای ضبط شده به دلیل نوع پیچ توپ بوده است و به دلیل سرعت ضربه نمی باشد. فایل های g شنیداری مربوط به هر کدام از موارد بالا برای ارزیابی بعدی درک شنیداری استفاده شد.

شکل ۱ طرح سازمانی لوازم آزمایشگاهی را نشان می دهد: C1 و C2 (دوربینهای فیلم برداری) و G1 و G2 (میکروفون ها).


ارزیابی درک شنیداری پیچ توپ

به منظور ارزیابی درک شنیداری، از بازیکنان تنیس روی میز درخواست شد تا میزان چرخش توپ را از صدای ایجاد شده از برخورد توپ با راکت تشخیص دهند. ابتدا شرکت کنندگان به صورت شفاهی درباره کاری که قرار است انجام دهند، مطلع شدند و به ۲۰ صدایی که حاوی انواع مختلفی چرخش بودند، گوش دادند تا با روش کار آشنا شوند. سپس ۵ صدا از هر نوع چرخش به صورت اتفاقی در یک توالی متشکل از ۲۰ صدا معرفی شدند و بعد از شنیدن هر صدایی، شرکت کننده بر روی یک صفحه ثبت، میزان پیچ درک شده (سرعتی، متوسط، آهسته و سطحی) را نشان داد. انتقال صدا توسط یک لپ تاپ (Acer model aspire, sound card realtek ALC269 @ MODEL HUDSON-2 amdFCH- HIGH DEFINITION AUDIO CONTROLLER, Buatan, China) انجام شد و از هدفون های خارجی (Beats Electronics Dr. Dre, Los Angeles, USA) برای شنیدن استفاده شد که صدای آنها بر روی ۵۵ دسی بل در نرم افزار windows media player (windows 7, Microsoft Inc, Microsoft, Redmond, USA) تنظیم شد.

ارزیابی در یک مکان خصوصی انجام شد و حدود ۲۰ دقیقه به طول انجامید. تعداد پاسخ های صحیح برای هر نوع پیچ برای مقایسه های بعدی استفاده شد.


آنالیز آماری

جهت مقایسه بین سطوح تجربه، ANOVAs انجام شد، با توجه به آن، متغیر ها، نرمال بودن واریانس را بیان کردند. متغیر های مستقل برای ANOVAs عبارت بودند از: سالهای تمرین، ساعات آموزش هفتگی، سن و نوع پیچ توپ. متغیر های وابسته، تعداد پاسخ های صحیح بود. از آنجایی که تعداد زنان و مردان در داده های طبقه بندی شده متفاوت بود، ANOVA در حالتی انجام شد که جنسیت به عنوان یک متغیر مستقل جهت ارزیابی نیاز به جایگیری جنسیت به عنوان متغیر همراه، باشد؛ ولی هیچ تفاوتی بین مردان و زنان یافت نشد. برای تایید آنکه پاسخ های صحیح به طور اتفاقی رخ ندهند، یک آزمون کای اسکوار با درنظر گرفتن این مطلب که تعداد پاسخ های صحیح اتفاقی مورد انتظار ۲۵% باشد (۵ پاسخ صحیح از ۲۰ مورد) انجام شد، از آنجایی که امکان پاسخ صحیح دادن شانسی، ۱ در هر ۴ مورد بود (چرخش سرعتی، متوسط، آهسته و ضربه مسطح). به علاوه آزمون های همبستگی پیرسون جهت ارزیابی ارتباط بین تعداد پاسخ های صحیح و سالهای تمرین، ساعات هفتگی آموزش و سن، انجام شد. به منظور آزمون های همبستگی، متغیر های مستقل به عنوان متغیرهای کمی پیوسته در نظر گرفته شدند. همه آنالیزهای آماری با استفاده از محیط SPSS انجام شد و سطح معناداری بر روی ۰۵/۰ تنظیم شد.

نتایج

نتایج نشان داد که در ۹/۵۰ % از موارد، بازیکنان تنیس روی میز توانایی تشخیص پیچ توپ را داشتند و تعداد پاسخ های صحیح مشاهده شده (۲/۱۰) به میزان چشمگیری بالاتر از ( ۰۵/۰ > p، ) تعداد پاسخ های صحیحی بود که شانسی اتفاق افتاده است(۵). این نشان می دهد که داده های شنیداری با تشخیص میزان پیچ توپ ارتباط دارد.

جدول ۱ درصد پاسخ های صحیح مقادیر مختلف پیچ را نشان می دهد. آنالیز تک متغیره حاکی از این بود که تفاوت بین تعداد پاسخ های صحیح وجود داشت ( ۰۵/۰ > p، ) و آزمون های post hoc نشان داد که تعداد پاسخ های صحیح برای ضربه مسطح، بزرگتر از سه مقدار چرخش دیگر بود. هیچ تفاوتی در تعداد پاسخ های صحیح در بین پیچ های سرعتی، متوسط و آهسته وجود نداشت.


شکل ۱ مقادیر میانگین و انحراف معیار را برای تعداد کلی پاسخ های صحیح در چهار مقدار چرخش برای بازیکنان با حداکثر ۹ سال تمرین و بازیکنانی با بیشتر از ۱۰ سال تمرین، نشان می دهد. آنالیزهای تک متغیره نشان داد که هیچ تفاوتی بین سالهای تمرین (۰۵/۰ < p، ) وجود نداشت. بازیکنان تنیس روی میز با سالهای بیشتر تمرین، درک شنیداری مشابهی از پیچ توپ نسبت به بازیکنان تنیس روی میز با سالهای تمرین کمتر ارائه دادند.

شکل ۲ مقادیر میانگین و انحراف معیار را برای تعداد کلی پاسخ های صحیح در چهار مقدار چرخش، برای بازیکنانی که به مدت حداکثر ۱۵ ساعت در هفته آموزش دیدند و بازیکنانی که به مدت بیشتر از ۱۶ ساعت در هفته آموزش دیدند، نشان می دهد. آنالیزهای تک متغیره هیج تفاوتی بین ساعات هفتگی آموزش نشان نمی دهد (۰۵/۰ < p، ). بازیکنان تنیس روی میزی که تا ۱۵ ساعت در هفته آموزش دیدند، درک شنیداری مشابهی از پیچ توپ داشتند نسبت به بازیکنانی که بیشتر از ۱۶ ساعت در هفته آموزش دیده اند.

شکل ۳ مقادیر میانگین و انحراف معیار را برای تعداد کلی پاسخ های صحیح در چهار مقدار پیچ برای بازیکنانی با سن حداکثر ۲۱ سال و آنهایی که بیشتر از ۲۲ سال سن دارند، نشان می دهد. آنالیزهای تک متغیره نشان داد که هیچ تفاوتی بین دو گروه سنی وجود نداشت (۰۵/۰< p، ). بازیکنان جوانتر تنیس روی میز (سن ۲۱-۱۸ سال) درک شنیداری مشابهی از پیچ توپ نسبت به بازیکنان سن بالاتر از ۲۲ سال نشان دادند.


بحث

هدف از این مطالعه آنالیز توانایی بازیکنان تنیس روی میز، با سطوح مختلف تجربه، در تشخیص مقدار پیچ توپ در ضربات فورهند از طریق درک شنیداری بود. نتایج نشان داد که درک شنیداری با تشخیص مقدار پیچ توپ ارتباط دارد؛ به خصوص زمانی که یک ضربه تخت زده شود. به علاوه، نتایج نشان داد که تجربه در تنیس روی میز بر روی درک شنیداری پیچ توپ تاثیری ندارد، که به دلیل کم اهمیت بودن موضوع، مطالعات مرتبطی یافت نشد. ما در پاب مد و گوگل اسکولار عبارات “درک تنیس روی میز”، “پیچ تنیس روی میز” و داده های شنیداری تنیس روی میز” را جستجو کردیم و ۴۶ مقاله علمی یافتیم، اما تنها ۱۰ مورد از آنها با مطالعه ما در ارتباط بود. علاوه بر این، ما همچنین برای دستیابی به این داده ها، در مجله های ویژه تنیس روی میز مانند مجله بین المللی علوم تنیس روی میز جستجو کردیم و مقاله های بسیاری یافتیم، اما تنها ۳ مورد از آنها به مطالعه ما مربوط بود.

“ادراک” برای بسیاری از فعالیت های روزانه ضروری می باشد و “شنوایی” داده های ادراکی فراهم می کند که می تواند باعث افزایش توانایی پاسخ دقیق به محرک شود [۱۰]. مطابق با دسانتیس و همکارانش، مغز، داده ها را از سیستم های حسی مختلف ترکیب می کند تا به یک محرک پاسخ دهد که شامل اطلاعات حاصل از سیستم شنیداری است. مطالعه حال حاضر نشان داد که در ۹/۵۰ % موارد، بازیکنان تنیس روی میزی که بررسی شدند، توانایی تشخیص میزان پیچ توپ از طریق صدا را داشتند که پیشنهاد شد که درک شنیداری می تواند به عنوان یک مزیت برای ورزشکاران، در طول مسابقات، مورد سوء استفاده قرار گیرد. آنالیز دقیق تر نتایج نشان می دهد که ضربه تخت، بیشترین مقدار پاسخ های صحیح را دریافت کرده (۵/۷۶ % ) که پیشنهاد می شود که در طول مسابقه، بازیکنان تنیس روی میز به آسانی می توانند توپهایی با این شدت چرخش را تشخیص دهند.


در مطالعه ای که اخیراً توسط پارک و همکارانش انجام شد، سهم درک شنیداری را در تنیس روی میز نشان دادند. نویسندگان فهمیدند که بعد از افزودن داده های شنیداری به داده های دیداری، توانایی بازیکنان تنیس روی میز برای پیشبینی نوع پیچ یک سرویس، به میزان ۱۵ % بهبود داده شد. با این حال، در مطالعه قبلی، یافته های متضادی با یافته های ما ارائه داده شد، از آنجایی که مطالعه قبلی نشان داد وقتی که بازیکن تنیس روی میز، تنها اطلاعات شنیداری دریافت می کند ( بدون اطلاعات دیداری اضافی)، توانایی او در پیشبینی جهت پیچ یک سرویس، تفاوت معناداری نسبت به تشخیص شانسی ندارد.[۱۱] در مقابل، یافته های ما حاکی از آن بود که تعداد پاسخ های صحیح نمونه، شانسی اتفاق نمی افتد، چراکه تعداد پاسخ های صحیح (۹/۵۰ % = ۲/۱۰) به میزان چشمگیری بالاتر از تعدادی است که می تواند شانسی اتفاق بیافتد (۲۵ % = ۵)، البته با درنظر گرفتن امکان پاسخ صحیح شانسی ۱ از هر ۴ مورد ( تخت، آهسته، متوسط، سرعتی) در هر کدام از ۲۰ تلاشی که شرکت کننده انجام می دهد. بعضی از فاکتورها می تواند با اختلاف بین نتایج مان و نتایج مطالعه پارک و همکاران، ارتباط داشته باشد. ابتدا، ضربات استفاده شده در مطالعات شبیه به هم نبودند. به منظور اجرای ضربه سرویس، توپ، دست ورزشکار را با شتاب تقریبا صفر، در جهت عمودی ترک می کند، در حالی که در ضربه فورهند، ورزشکار توپی را که به سمت او می آمد، در جهت افقی با سرعت ۵/۵ متر بر ثانیه برگرداند. این تفاوت بین ضربات می توانست باعث صداهای متفاوت حاصل از ضربه بین توپ و راکت شود که داده های شنیداری متمایزی برای ورزشکار فراهم می کند. جنبه دیگری که می تواند مشارکت داشته باشد آن است که در مطالعه قبلی، درک شنیداری با ارجاع به سه پیچ ممکن (پیچ رویی، پیچ از کنار یا پیج از زیر) ارزیابی شد و میزان پیچ ها را مورد ارزیابی قرار نداد. علاوه بر این، واضح نیست که آیا در مطالعه قبلی، سرعت توپ در طول زدن کنترل شده بود یا خیر و به نظر می رسد که منطقی است که فرض شود که سرعت های مختلف توپ می تواند باعث صداهای مختلف در لحظات تماس بین توپ و راکت شود.

نکته دیگری که باید در نظر گرفته شود آن است که در مطالعه پارک و همکارانش، تنها، ورزشکاران با تجربه مورد ارزیابی قرار گرفتند (کسانی که بالای ۱۰ سال تمرین با کیفیت داشتند). به منظور مشاهده بهتر نقش تجربه در درک شنیداری از پیچ توپ، مطالعه حال حاضر، تجربه را با در نظر گرفتن داده های سالهای تمرین، سن و ساعات آموزش هفتگی، به طبقه های مختلف دسته بندی کرد. فابر و همکاران بیان کردند که اجرای خوب یک ورزشکار تنیس روی میز به صورت مستقیم با پیشرفت یادگیری و تجربه آموزشی بازیکن ارتباط دارد، از آنجایی که تجربه می تواند یک فاکتور مهم در عملکرد در تنیس روی میز باشد [۱۲]. متغیرهای مورد بررسی تجربه در مطالعه کنونی، با درک شنیداری بازیکنان تنیس روی میز مرتبط نیست که این موضوع پیشنهاد می کند که تجربه، یک فاکتور الزامی در توانایی تشخیص پیچ توپ براساس صدای ضربه نیست.


با این حال، لئونتیو و همکاران، نظر مخالفی ارائه دادند که نشان می دهد که تفاوت های موجود در درک صداها، مطابق با تجربه هر فرد، چه از طریق فاکتورهای فرهنگی یا فعالیت های مربوط به صدا، اتفاق می افتد. مطالعه آنتونس و گویا جونیور، اهمیت تجربه را برای درک شنیداری پررنگتر می کند. زمانی که عملکرد در تشخیص صداهای موزون در افراد با یا بدون پیشینه کار با آلات موسیقی، ارزیابی می شود، نویسندگان متوجه شدند که شرکت کنندگانی که قبلا با آلات موسیقی کار کرده اند، عملکرد بهتری داشتند که حاکی از آن است که در این مورد، تجربه مهمترین فاکتور در تشخیص صداها بود. نبود ارتباط بین تجربه و درک شنیداری پیچ توپ در تنیس روی میز می تواند مربوط به ورودی های حسی آموخته شده و یا تحریک شده در این ورزش باشد. یک فرضیه این است که بازیکنان تنیس روی میز، اصولا درک اطلاعات دریافتی از سیستم های دیداری و اسموتیسنسوری را توسعه و آموزش می دهند. بنابراین، درک شنیداری میتواند در طول سالها کار تنیس روی میز، به میزان کمی کشف شود و از این رو در تعداد زیادی از ورزشکاران توسعه نمی یابد. با این حال، این تنها یک فرضیه است که در مطالعات بعدی که به منظور بررسی نقش آموزش در درک شنیداری بازیکنان تنیس روی میز طراحی خواهد شد، می تواند اثبات شود.

مهم تر از آن، یافته های ما باید به دلیل بعضی از محدودیت ها، با احتیاط تفسیر شود. نتایج، با استفاده از صداهایی که قبلا در آزمایشگاه ضبط شده به دست آمد، که میتواند از صداهای شنیده شده در موقعیت بازی واقعی متفاوت باشد. یافته های ما تنها با صدای ضربه فورهند به سمت جلو، ارتباط دارد و ما نمی دانیم که آیا آن صداها می توانند با ضربات دیگر و انواع دیگر پیچ های تنیس روی میز تولید شوند یا خیر. به علاوه، صدای ضربه به صورت جداگانه و در زمینه های مختلف از یک موقعیت بازی واقعی که در آن تصویر و صدا یکدیگر را کامل می کنند، ارائه شد.


در نهایت، ما میتوانیم نتیجه بگیریم که بازیکنان تنیس روی میز توانایی رضایت بخشی در استفاده از داده های صدای ایجاد شده حاصل از برخورد توپ با راکت (۹/۵۰ % موارد) داشتند تا میزان پیچ توپ را در یک ضربه فورهند تشخیص دهند. درک صحیح از میزان پیچ در درجه اول زمانی اتفاق می افتد که پیچ های کمی بر روی توپ زده شود مانند زمانی که ضربه ساده تخت زده می شود. با این حال، سطح آموزش/ تجربه تاثیری بر درک شنیداری مربوط به پیچ توپ ندارد. یافته های به دست آمده در این مطالعه می تواند به مربیان و ورزشکاران در ایجاد روش های آموزشی با استفاده از درک شنیداری کمک کند تا بتوانند پیچ توپ را پیشبینی کرده و زمان عکس العمل سریعتری در تنیس روی میز داشته باشند.

مترجم: زهرا محمدعلیزاده

نویسنده

تیم تولید محتوای لوزی

متشکل از گروهی از جوانان باانگیزه برای توسعه محتوای ورزشی کشور